۱/۰۷/۱۳۸۳

گزارش تصويري سفر مشهد

بالاخره رسيديم تهران! ولي تنظيممون بدجور به هم خورده. ما هميشه مسافرتهايمان دو سه روزه بود ولي اينبار ...

اين جاده تهران-مشهد واقعا مزخرفه ! هم از لحاظ مناظر ديدني ( كه اصلا نداره !) و هم از لحاظ ساخت. با اين درآمدي كه امام رضا داره ميشه اين جاده رو با طلا فرش كرد. مثل اين بود كه آدم سوار يه قاطر چموش شده ! احتمالا بايد جلوبندي ماشين و حتي خودمونو بعد از مسافرت كاملا سرويس كنيم ! تنها منظره قشنگ اين جاده غروب خورشيد بود.

وقتي راننده تو ماشين زياد باشه ميتوني با خيال راحت بشيني كنار و ويژه نامه همشهري رو بخوني!

رسيديم مشهد ، رفتيم حرم ، ورود هر نوع دوربين ممنوع بود. ولي گوشي مبايلو كه ميشه داخل برد! درب ورودي حرمو ببينين. اينم گنبد حرم امام رضا و لوستر هاي امام رضا ! و فرشهاي امام رضا!

ميدونين از چه سعادتي محروم شدين ! سعادت ديدن من تو تلويزيون! آخه صبح اول فروردين رفتيم حرم تا موقع سال تحويل اونجا باشيم. چه باروني ميومد. خيس خيس شده بوديم . خود حرم اونقدر شلوغ بود كه جاي نشستن پيدا نكرديم. داشتيم از بارون فرار ميكرديم كه افتاديم وسط مسجد گوهر شاد و وسط برنامه زنده تلويزيون لاريجاني عزيز ! چه سعادتي ! سعيد جون (!؟) حداديان هم اونجا بود ! اينم گزارشگر شبكه استاني مشهد! ديدين از دستتون در رفتم؟ براي ديدن بنده ميتوانيد به صدا و سيما مراجعه كرده فيلم آنروز را گرفته و در بين جمعيت به دنبال يك موش آب كشيده بگرديد!

آجيل هول هولكي روز اول عيد!

رفتيم كوه سنگي . سرماي اونجارو ميتونين از نوك بيني آيناز بفهمين ؟ دختر داداشم خوشگله؟

توس ! تنديس سيمرغ و زال رو ببينين . اي سيمرغ پدر سوخته ! به احتمال قوي اصليت سيمرغ قزويني بوده! برنامه ريزي سازمان ميراث فرهنگي هم واسه عيد توپ توپه !

يكي از دو تا تصادفي كه بين راه ديدم. مثل اينكه امسال تصادف كمتر بوده. لااقل تو جاده مشهد.

طبيعت زيباي استان گلستان و فرشها و پشتيهاي تركمني! ميل گنبد رو ديدين؟

تعجب اين بود كه همه جا توالت هاي بانوان گرامي تعطيل بود. آي فمنيستها !! بازم يه موضوع ديگه واستون پيدا شد. بپا خيزيد!!

و عكس منتخب مسافرت !

۱۲/۲۹/۱۳۸۲

خداحافظ 82

من ، سپهر ، از يه كافي نت تو بلوار وكيل آباد مشهد واستون مينويسم.
از قديم اعتقاد داشتيم كه موقع تحويل سال نو به هر حالتي باشيم تا آخر سال همونجوري ميمونيم. حالا اين خداجون مثل اينكه ميدونه من از امسال بايد برم عسلويه واسه كار و ماهي 20 روز تهران نباشم. واسه همين منو آورده دور از خونه تا من تا آخر سال از خونه دور باشم.
امسال اولين ساليه كه ما موقع تحويل سال نو خونه خودمون نيستيم. اومديم اينجا ، جايي كه بنظر من واسه تحويل سال نو خيلي پاكه. فردا ، اگه خدا بخواد وقت تحويل سال نو ، تو صحن امام رضا همتونو دعا ميكنم. دعا ميكنم كه سالي پر از لحظه هاي شادي بخش داشته باشين. شما هم دعا يادتون نره.
و پيشاپيش:
سال نو همه مبارك.

۱۲/۲۸/۱۳۸۲

سالي كه گذشت

بازم يه سال ديگه ،
بازم يه سال پيرتر شدن
بازم يه سال دوري از دوران پاك بچگي .

سال 82 واسه من با جنگ عراق شروع شد. چون آماده باش بوديم و روز اول سال نو رفتم پادگان كه اين مساله هفت روز اول سال را واسم زهر كرد. تا اواخر تابستان برنامه من اين بود: هر روز صبح پادگان تا ساعت سه كه ميرسيدم خونه. روزاي زوج امجديه واسه سنگ نوردي و روزاي فرد كمك داداش سر كار. جمعه ها هم بند يخچال واسه سنگ نوردي! از اواسط شهريور كه ساشا فوق قبول شد و اومد تهران تمام اوقات فراغتم (و غير فراغت!!) با اون پر شد. دوباره ياد روزاي دانشگاه رو با هم زنده كرديم. دوباره با هم درس خونديم (البته اينبار فقط براي ساشا) و با هم دعوا كرديم ( مثل دعواهامون سر پروژه هاي دوره ليسانس.)…

الان صبح پنج شنبه است و همه دم در منتظرن بريم مسافرت!!! از مشهد بقيشو واستون مينويسم.اگه تا سال نو كافي نت پيدا نكردم همينجا سال خوبي را براتون آرزو ميكنم.

فعلا.................

۱۲/۲۶/۱۳۸۲

همون سگ بريتانيا شما را بس

قبل از خوندن اين مطلب بدونين كه من نه خوشم مياد به كسي توهين كنم و نه قصد اين كار را دارم .

درسته چند ماهي بيشتر نيست كه اين وبلاگ رو مينويسم و احتمالا زياد هم عمر نكنه (چون بازم احتمالا !! بعد از عيد واسه كار برم جايي كه به اينترنت دسترسي نداشته باشم. ) ولي به يه چيزايي عادت كرده ام . اينكه هر روز بايد به خاتون و حودر سر بزنم و علاوه بر مطالبشون ، كامنتاشون رو هم بخونم. براي هر دو شون هم احترام زيادي قائلم. واسه اولي به عنوان يه دوست خوب و واسه دومي به عنوان كسي كه وقتي ايران بود خيلي بهتر مينوشت! ولي ديروز خيلي از مقاله "اروپا اروپا" ي حودر جا خوردم . نميدونم شايد تفكرات شرقيه كه باعث ميشه ماها وقتي يه جايي ، چيزي ميبينيم كه توش يه جوري سر سپردگي به جاي ديگري غير از اين مملكت هست بهمون بر بخوره. درسته شايد خيليها از نظام حاكم ايران خوششون نياد. شايد اين نظام خيليها رو (مثلا حودر) اذيت كرده و من چون خارج گود هستم و بلايي سرم نيومده عليه او جبهه ميگيرم. ولي به نظر من اين رسمش نبود. ميشد اين مطلبو يه جور ديگه نوشت. نه اينكه :
شک ندارم که برای آدمی مثل من، سگ بريتانيا به کانادا می‌ارزد.
حدس ميزنم حودر موقع رفتن به كانادا اين جمله را هم گفته بوده:
شک ندارم که برای آدمی مثل من، سگ كانادا به ايران می‌ارزد.



۱۲/۲۳/۱۳۸۲

قلك شكستن شب عيد و بودجه دولت

اون وقتها ، دم عيد كه قلكامونو ميشكستيم مامان و بابا به يه بهونه اي اين پولهايي كه با هزار اميد و آرزو جمع كرده بوديم ازمون ميگرفتن و به مصداق ضرب المثل معروف "تيري كه زشست رفت به كف نيايد" ديگه رنگ پولو نميديديم!

يه حكايت ديگه هم بگم بعد برم سر اصل مطلب. البته دقيقا نميدونم اصل اين قصه همينجوريه كه من ميگم يا نه. القصه! حكايت اون روباهه است كه مريض شده بود و دكتر گفته بود بايد يه مقدار خاك تميز به سرت بمالي و روباه بيچاره هم عزا گرفته بود كه حالا خاك تميز از كجا پيدا كنه چون تپه اي نمونده بود كه روش نشاشيده باشه!!

حالا اين مساله واسه دولت محترم ما هم پيش اومده ! دم عيدي ديگه واسشون تپه اي نمونده تا كسري بودجه رو جبران كنن . اجازه بديد يه چند تا تپه اي كه دولت ترتيبشو داده!! واستون بشمرم :
- كاهش خدمت سربازي به مدت يك ماه. فكر ميكنين دلشون به حال سربازا سوخته ؟ نه داداش ، ميدونيد همين يه ذره حقوقي كه به سربازا ميدن وقتي جمع ميشه چه پولي ميشه؟ ضمن اينكه ديگه يه ماه كمتر خرج خوراك سربازا رو ميدن.
- پيش فروش 4 ميليون مبايل ميشه چيزي در حدود اين عدد : 1760000000000
- اين ماجراي اعتصاب معلمها ! مزاياي دم عيد كو؟ خدا ميدونه!
- كمك هاي خارجي به بم كو؟
- جشن نيكوكاري؟
- حالا هم كه ميخوان از ذخيره ارزي برداشت كنن!

ماجراي بم و جشن نيكوكاري و ذخيره ارزي همون ماجراي قلكه . نه اينكه بگيم دولت محترم دزده ( زبونم لال! ) . دولت فقط يه مدت كمك هاي خارجي به بم رو خرج ميكنه بعد ميزاره سر جاش ! حالا اگر شما اون پول قلكتونو ديديد بميها هم كمك ها رو ميبينن.

بيخيال دولت و بودجه اش ! ميدونين اين هفته گذشته كجا بودم؟ كما في السابق به قول خاتون ( كه اين روزها بدجوري قاط زده و من از نوشته هاش سر در نميارم!) not only خونه بودم but also خونه تكوني هم ميكردم! تو عمرم اينقدر خونه تكوني نكرده بودم. اين مامان ناقلا ميدونه احتمالا بعد از عيد بايد برم عسلويه داره يه كاري ميكنه كه دلم اصلا واسه خونه تنگ نشه!

اگر خدا بخواد و از آسمون سنگ نباره بعد از شش ماه و يه روز قبل از رفتن ساشا ميخواهيم يه روز كامل با هم بريم گردش و تفريح و خريد عيد . خدا رحم كنه! دوهزارتا روسري رو امتحان ميكنه و آخرش هم نميخره و من ميمونم و معذرت خواهي از مغازه دار!

اين عكس وحشتناكو ببينين !

اينم برنامه قشنگيه واسه تغيير فولدرهاي ويندوز XP

اينم يه عكس : بي ادبا! ممنون از مهدي.

۱۲/۱۷/۱۳۸۲

براي ساشا

ميدونم خسته اي،
ميدونم دلت گرفته،
ميدونم هنوز دنبال اون جمعه اي هستي كه قول داده بودي با هم بريم سنگ نوردي و هنوز بعد از شش ماه نتونستيم ،
ميدونم كه فوق خوندن فقط پروژه است و پروژه و پروژه ،
ميدونم كه از خوابگاه هم خسته شدي،
ولي ،
باز هم صبر كن،
سال بعد،
تو خونه خودمون،
با هم ،
براي هم،
تا هميشه دنيا...........


۱۲/۱۶/۱۳۸۲

دليل

10 دليل اينكه وبلاگهاي پر بيننده مال دخترهاست!

1- مال دخترهاست ، چون پسرا ترجيح ميدن برن تو خيابون دختربازي تا اينكه وبلاگ بنويسن !
2- مال دخترهاست، چون پسرا اگر خيابون هم نرن ، معمولا حال و حوصله تايپ كردن ندارن !
3- مال دخترهاست، چون پسرا اگر حال و حوصله تايپ كردن هم داشته باشند بيشتر ترجيح ميدهند وبلاگ بخونن تا بنويسن !
4- مال دخترهاست، چون اگر پسرا حال و حوصله وبلاگ نوشتن هم داشته باشند استعداد وبلاگ نويسي ندارن!
5- مال دخترهاست، چون اگر پسرا استعداد وبلاگ نويسي هم داشته باشند معلوم ميشود خيلي پاستوريزه و تيتيش هستند كه وقتشونو تو خونه و پاي كامپيوتر تلف ميكنند پس كسي وبلاگشونو نميخونه!
6- مال دخترهاست، چون اگر پسر تيتيشي هم نباشن پسراي ديگه ترجيح ميدهند وبلاگ يه دختر رو بخونن تا يه سيبيل كلفت ! و دخترها هم وبلاگشونو نميخونن چون سرشون گرم جواب دادن به Comment هاي خوانندگان وبلاگشونه ! پس وقت ندارن به جاهاي ديگه سر بزنن مثل بعضيها !
7- مال دخترهاي غمگينه، چون پسرا با توجه به غريزه ذاتيشون كه فكر ميكنن بايد همه رو از غم و غصه نجات بدن به وبلاگشون هجوم ميارن.
8- مال دخترهاي شيطونه ، چون خوندن شيطوني كردن دخترها بامزه است!
9- مال دخترهاي ساده است ، چون پسرا فكر ميكنن يه دخترو ميشه با چند تا كامنت گول زد و باهاش رفيق شد!
10- مال دخترهاي باهوشه ، چون اين مدلش خيلي كم پيدا ميشه!




۱۲/۱۵/۱۳۸۲

قالب جديد من

قالب جديدم چطوره؟ كسي كه به من هديه تولد نداد ! خودم بخودم دادم . (البته هديه تولد!!)
با اين Blogrolling مشكل دارم . همش ايراد ميگيره و لينكامو نمياره . چيزي به ذهنتون ميرسه كمكم كنيد ؟

۱۲/۱۳/۱۳۸۲

بم،نيشابور،كربلا! بعدي كجاست؟

چقدر جون آدما بي ارزش شده ! چقدر شنيدن اينكه 90درصد كشته شدگان كربلا ايراني هستند واسمون عادي شده . اونقدر عادي كه اگه فردا تو بريزن تو خيابون و مثل گوسفند مردمو سر ببرن كك كسي هم نمي گزه !!

ديگه بم از مد افتاده. ديگه كسي ياد اونا نيست و اونا هنوز از بي آبي مينالن. اگر اون آبهايي كه مردم واسه زلزله زده ها فرستادن رو تو بم خالي ميكردن، سيل اونجا رو ميبرد ولي مردم بم هنوز تشنه هستند، تشنه....

كسي فهميد حادثه قطار نيشابور چه فاجعه اي بود؟ يه دشت پر از جنازه . پر از جنازه هايي كه موج انفجار لباساشونو از تنشون كنده بود. يه دشت جنازه مچاله شده . هنوز دلم نيومده عكسي رو كه از يه جنازه مچاله شده نيشابور دارم تو وبلاگم بزارم. نه اين عكس و نه 800 تا عكس ديگه رو.

و كربلا ! همون احمقهايي كه اجازه دادن مردم به قطار نيشابور نزديك بشن و اون فاجعه اتفاق بيفته اينبار مردمو فرستادن كربلا . كي بود كه ندونه تو اين چند روز بالاخره يه اتفاقي تو كربلا خواهد افتاد؟ چقدر راحت با جون آدما بازي ميكنن و چقدر با افتخار اعلام ميكنن كه اين اتفاقات يعني سربلندي اسلام !! (اخبار سيما، سه شنبه، دوازده اسفند) . سربلندي با كشته شدن اينهمه آدم؟ كجاي اسلام اينو ميخواد؟

چقدر راحت با جون آدما بازي ميكنن.